نه « مرز» تنها آبی وخاکی است ، نه حمله ، تنها زمینی وهوائی ‌‌‌. نه هجوم ، فقط نظامی ا ست - نه شکست و ضربه ، فقط مادی . « تهاجم فرهنگی » خطرناک تر از« هجوم نظامی» است . در هجوم نظامی تهاجم به خاک ا ست و زمین ، در شبیخون فرهنگی طمع به اخلاق است و دین . هجوم نظامی با سرو صدا و سرعت است ، تهاجم فرهنگی ، آهسته و آرام . آن ترسناک و نفرت آفرین است ، این فریبنده و جذاب . آن افراد را به مقاومت وا می دارد این به استقبال و پذیرش می فرستد . کشته آن شهید است و مرده آن پلید . شهادت دوست داشتنی است ، اما ابتذال نفرت انگیز . در هجوم نظامی دشمن اعلام جنگ و دشمنی می کند ، مهاجم فرهنگی اعلام دوستی . در حمله نظامی ، صفیر اولین گلوله ، همه را متوجه خطر می سازد ، اما در تهاجم فرهنگی گاهی تا شلیک گلوله آخر دشمن هنوز عده ای شبیخون را باور نمی کنند . آن پیداست ، این نهان . در آنجا زمین از دست می رود اینجا شرف و دین . آنجا درگیری با دشمن در مرزهاست ، اینجا آسیب از حمله دشمن ، درون خانه هاست . آنجا بمبی خوشه ای می ریزند ، اینجا شک و دودلی می انگیزند . آنجا سلاح و موشک وبمب ا ست ، اینجا ما هواره و اموا ج صوتی و تصویری . در میدان حمله نظامی پادگان ها ، مقرها و خطوط و خاکریز ها بمباران می شوند ، در تهاجم فرهنگی مدرسه ها ، مطبوعات ، اندیشه ها و عقیده ها . در آن درگیری کوه و دشت و دریا ، میدان برخورد است در این مقابله نبرد در عرصه مجلات ، رمان ها ، فیلم ها و کتاب هاست . آنجا میدان مبارزه محدود است و اینجا گسترده .