سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قربون کبوترای حرمت امام رضا

قربون این همه لطف و کرمت امام رضا 

 





      

 

ما از الست طایفه ای سینــه خسته ایم

ما دوستان بانـــوی پهلو شکسته ایم

مــا با قیـام خویش به راه خــدا و دین

زنجیــرهـــای اسـارت گسستـــه ایم

امروز اگر به سینـه و زنجیـــر می زنیم

فردا به راه فاطمه شمشیــر می زنیم 

ما را نبی قبیلـه سلمان خطــــاب کـرد

او را ز اهل بیت خویشتن حســـاب کرد 

ای خصم دون که حرم ها بدست توست 

از ما بتــــرس طایفـــه ای پر اراده ایم 

مــا پیــــروان قــائـم آل محمــدیم 

مانند کـــوه در حمایت مولا ستـاده ایم

 





      

حسین جان بازار عاشقی ات  این روزها داغ است 

به هر کس می رسم بعد از سلام این جمله را می شنوم :

الحمدلله فردا عازم کربلا هستم 

می بینی همه از اجر نوکری شان می گویند

و با اشتیاق از تو سخن می گویند

و من در دنیای مجازی دل خوش کرده ام به گفتن جمله : التماس دعا 

شاید از طفیل وجود عاشقانت سهمی هم برای من باشد

اما دیگر طاقت ندارم ، خسته شده ام

نمی شود همه از دعوت نامه ای که برایشان فرستاده ای سخن بگویند 

و سهم من حسرت باشد و حسرت 

آخر هر روز سهم من فقط شمارش التماس گفتن هایی است که بدرقه راه عشاقت کرده ام 

ارباب : مرا دریاب 

اللهم الرزقنا کربلا 





      

زخم عاشورا همیشه تازه است

پاییز را دیده ای،

چگونه نوباوگان تابستان را به زمین می ریزد و سر و روی جهان را به زردی می نشاند؟!

اکنون دیری است که پروانه های هاشمی مان را شعله هایی یزیدی،بر تپه های خاکستر فرو ریخته اند.

دیری است که گیسوان کودکی رقیه را بادهای یغماگر، با خویش برده اند.

زمین، پاییزش را از یاد می برد، اما زخم عمیق عاشورا را هرگز.

سال ها می گذرد و ما همچنان سوگ کبوترانی آزاده را بر سینه می کوبیم.





      

شهادت حضرت رقیه,نحوه شهادت حضرت رقیه(س),زندگی نامه حضرت رقیه (س)

یا رب امشب چه شبی است. در و دیوار فرو ریخته این خرابه غزل کدامین خداحافظی را می سرایند؟ زینب، این بانوی نور و نافله های نیمه شب، دستی به آسمان دارد و دستی بر سر رقیه؛ بخواب عزیز برادرم!
باز هم رقیه علیهاالسلام و گریه های شبانه، باز هم بهانه بابا و بی قراری هایش، و این بار شامیان چه خوب پاسخ بی قراریِ رقیه علیهاالسلام را می دهند و سر حسین علیه السلام را نزد او می آورند.





      

پیش از زینب هیچ خواهرى را ندیده بودند که رسول خون برادر باشد! زینب، کربلا را در آغوش کشید؛ و عاشورا را بر شانه نشاند... در سلوک اسارت، همه جا را، زیر پا گذاشت و به دنیا آموخت که چگونه مى شود پاى برجا ماند و ذلیل نشد!

"شهادت" در "اسارت" بود که به راه افتاد، انتشار یافت و همه جائى شد!... اگر اسارت نبود دست شهادت به جائى نمى رسید. اگر شانه هاى اسارت خواهر نبود، کوله بار شهادت برادر بر زمین مى ماند!

اگر "زینب" نبود دیوارهاى دنیاى دین نما را، که پس مى زد؟ کوفه را، که بیدار مى کرد؟ شام را، که روشن مى ساخت؟ و خواب و خیال و خمیازه هاى مردم را، چه کسى مى شکست؟ اگر زینب، کربلا و عاشورا را ـ با خویش ـ به سیر اسارت نمى برد، چگونه جغرافیاى خاک "کربلا" مى شد و تاریخ زمین"عاشورا"؟

یک تن باید باشد که پیکر پرخون کربلا را اُفتان و خیزان، بر دوش کشد و با خویش به پشت جبهه آورد، و همه جاىْ را جبهه سازد! بوى کربلا و رنگ عاشورا را برافشاند و برانگیزد...
کسى باید باشد که نامردى "ابن زیاد"، دنیازدگى "ابن سعد" و بى دینى "یزید" را بگوید و برملا سازد...

یکى باید باشد که نگذارد کربلا را زنده بگور کنند

و زینب
، همان یک تن است.

زمانی که همه آمدند،حسین(ع) شروع کرد به بیرون رفتن

برگرفته از سایت آوینی 




      

به : ریاست محترم بخش بی قراری های دل ، سایه ی سر حضرت اباعبدا... الحسین (روحی فداک )

از : کربلای دلم

با سلام و صلوات خاصه و آرزوی سلامتی دردانه فرزندِ موعودتان 

   احتراماً پیرو دعوت قبلی تان به آن بهشت ِ بی مثال و آن جامانده یک فقره دل رو به روی ایوان طلای حرمتان و یک جفت چشم در حوالی حریم تان و یک هوا آشفتگی کنار بیرق و علمتان و یک عمر تپش در کنار روضه هایتان 

درخواست آن دارم که دیگر بار با عنایت خداوند و خواست قلب مبارکتان ، منت بر سرم نهاده ، دعوت به آن وادی جنونمان کنید

که نزدیک است جان دادنمان از این غم فراق

شبهای زیارتی تان فرا رسد که آرام گیرد سرگشتگی ها و بی قراری ها و تپش های قلبمان و همچنین جانی دوباره گیرد این دست ها از لمس شش گوشه تان

خواهش و تمنا دارم دعوتنامه ام را مهر کنید امیر قلبم.

دل در هوای کرب و بلا دست و پا می زند

با تقدیم همه ی جان و روح و هستی ام

آدرس گیرنده : شهر کربلا - خیابان بین الحرمین - ورودی باب القبله - ضریح شش گوشه - حضرت ارباب سیدالشهدا (ع)

یـــــــــــا حسیـــــــن  





      
<      1   2   3   4   5   >>   >




+ زمان آن رسیده که بتوانیم به وسیله وبلاگ هایمان پیام مقاومت مادران و کودکان غزه را به جهانیان برسانیم

+ با سلام خدمت دوستان پارسی بلاگی

+ با مطالب زیر به روزم 1- با التماس 2- بوسه آخر به گونه شهید 3- قول داده بود برمیگردد

+ با عرض سلام خدمت همه دوستان با مطلب شهید مهرداد بسیجی به روزم

+ با قهقه مستانه یک شهید به روزم

+ با سلام خدمت دوستان عزیز با مطلب پیروان دجال به روزم

+ با سلام بر همه دوستان با نوشته : خدا را شکر به روزم