سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عکسی دیده نشده از «آقا» و بچه های «نجف»

تصویری که پیش رو دارید، به سال 1359 شمسی در جبهه ی خوزستان به ثبت رسیده است. مقام معظم رهبری، در زمان برداشت این عکس، نماینده‌ی امام در «شورای عالی دفاع» بود. در این نما، حضرت «آقا»، در جمع نیروهای «تیپ 8 نجف» به فرماندهی برادر احمد کاظمی دیده می شوند.

برگرفته از سایت مشرق نیوز





      

اس ام اس انتظار فرج شهریور 92

نشسته ام که برای دلم هوار کنم
جواب کرده طبیبم، بگو چه کار کنم؟

اجازه هست بگویم چقدر خسته شدم
اجازه هست که نفرین به روزگار کنم؟

نگاه کن چقدر رنگ و روی من زرد است
چگونه این همه پاییز را بهار کنم؟

برای باختنم هیچ در بساطم نیست
ولی دوباره هوس کرده ام قمار کنم

چقدر ساده مرا گیسویت به بند کشید
خدا نیاورد آن روز را فرار کنم

اگر دو چشم تو، یعنی دو تا غزالت را
خدا به من بدهد، شیر را شکار کنم

من: عاشق تو، تو: معشوق من، بفرمایید
ازین دو تا به کدامینش افتخار کنم؟

من عاشق تو نبودم که آخر عمری
کنار زلف تو تسبیح اختیار کنم!

ببین در آب خودت را و حق بده بعداً
نمی توانم اگر گریه را مهار کنم

ازین به بعد حلالت نمی کنم بروی
چقدر پنجره را خرج انتظار کنم؟

ببین چگونه گرفتار کرده اید مرا
بگو چه کار کنم من بگو چه کار کنم؟!

نه پای رفتن دارم، نه روی رفتن... آه!
خدا نخواست ازین دردسر فرار کنم

بزرگ نیستم اما فقط اجازه بده
که سر فدای شمای بزرگوار کنم

***علی اکبر لطیفیان***





      

دو ماه از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود. یک شب بچه ها خبر آوردند یک بسیجی اصفهانی در ارتفاعات «کانی سخت» تکه تکه شده است. بچه ها تکه های بدن او را درون کیسه ای ریختند و آوردند. آنچه موجب شگفتی ما شد، وصیتنامه ی این شهید بود که نوشته بود: «خدایا اگر مرا لایق یافتی، چون مولایم اباعبدالله (ع) بابدن پاره پاره از این دنیا ببر.»  
منبع : شهید سید مرتضی آوینی





      

عکس/ پوستر زیبای تبلیغاتی بشار اسد





      

به گزارش سرویس شبکه های اجتماعی شفاف، محسن تنابنده در صفحه شخصی اش در شبکه اجتماعی فیس بوک نوشته است: 

فیلم کوتاه؛ نگاه ها همه بر روی پرده سینما بود، فیلم شروع شد، دقیقه اول فیلم، دوربین فقط سقف یک اتاق را نمایش میداد، دو دقیقه بعد همچنان سقف اتاق، دقیقه سوم، دقیقه چهارم، دقیقه پنجم، هشت دقیقه اول فیلم فقط سقف اتاق!

صدای همه درآمد، اغلب حاضران، سینما را ترک کردند،ناگهان دوربین پایین آمد و یک نفر را که روی تخت خوابیده بود نشان داد و این جمله را زیرنویس کرد:

این تنها هشت دقیقه از زندگی این جانباز قطع نخاعی بود و شما طاقت نداشتید .... 





      

از فکرگناه پاک بودن عشق است

ازهجرتوسینه چاک بودن عشق است

آن لحظه که راه میروی آقا جان

زیر قدم تو خاک بودن عشق است

 

 





      





      
<      1   2   3   4   5   >>   >




+ زمان آن رسیده که بتوانیم به وسیله وبلاگ هایمان پیام مقاومت مادران و کودکان غزه را به جهانیان برسانیم

+ با سلام خدمت دوستان پارسی بلاگی

+ با مطالب زیر به روزم 1- با التماس 2- بوسه آخر به گونه شهید 3- قول داده بود برمیگردد

+ با عرض سلام خدمت همه دوستان با مطلب شهید مهرداد بسیجی به روزم

+ با قهقه مستانه یک شهید به روزم

+ با سلام خدمت دوستان عزیز با مطلب پیروان دجال به روزم

+ با سلام بر همه دوستان با نوشته : خدا را شکر به روزم